.
نشریه سازمان مک کنزی که یکی از بزرگترین شرکتهای مشاوره در جهان است، در یکی از شماره های اخیر خود، مقاله ای تحت عنوان «استعاره هایی برای زندگی» منتشر کرد و کوشید دیدگاه انسانهای موفق در نقاط مختلف جهان را به شکل استعاره ای ساده و قابل فهم، طبقه بندی کند.
در این مقاله، گزارش شد که دو مدل ذهنی قالب در جهان وجود دارد. مدل ذهنی «شکارچی» و مدل ذهنی «کشاورز».
کسانی که در جاده موفقیت مانند یک شکارچی زندگی و حرکت میکنند، تمام لحظات زندگی خود را در پی «شکار» میگردند. همه چیز از دیدگاه آنان یا فرصت است یا تهدید. هر صدای نجوایی، هر درخشش نوری، هر مسیر تاریکی، میتواند در آنها امید یا ترس ایجاد کند.
شاید شکارچی بودن بد نباشد. شکارچی توانمند میداند که شب هنگام، شکار در دست به خانه بازخواهد گشت. بر در و دیوار خانه خود، پوست شکارها و شاخ گوزنها و دندان گرازها را نصب میکند و هر شب، در اندیشه شکار فردا میخوابد.
سختی زندگی شکارچی در این است که هر موجود زنده ای را یا شکار میداند یا شکارچی. اگر آن را شکار ببیند، تا دست یافتن بر آن و به چنگ کشیدن آن، آرامش را تجربه نخواهد کرد.
هستند کسانی که در جاده موفقیت، مانند یک کشاورز زندگی میکنند. بذری میکارند و آرام مینشینند. میدانند روزی این بذر به میوه تبدیل خواهد شد. تا آن روز در انتظار میمانند. شاید هر از گاهی دستی بر سر و روی نهالها بکشند. اما هر چه باشد، آرامتر از شکارچی زندگی میکنند.
مردی را میشناختم که به آرامی و بی تنش کار میکرد. هر روز مثل روزهای قبل. او میگفت میدانم که وقتی بیست سال تجربه داشته باشم، میتوانم به تدریج کسب و کار جدیدی برای خودم آغاز کنم.
این مرد را بیشتر کشاورز میدانیم تا شکارچی. عموم مردم در یکی از این دو قفس ذهنی گرفتار میشوند. گروه نخست آنچنان دلمشغول رشد و موفقیت میشوند که ابعاد دیگر زندگی را فراموش میکنند و گروه دوم، آنچنان به جستجوی آرامش بر میخیزند که شیرینی تنش و تکاپو را به فراموشی می سپارند.
شاید راه سوم، الگوی ذهنی «ماهیگیر» باشد. آرامش و سکوت و لذت و انتظار برای فرصت. زمانی که فرصتی دست داد با سرعت و انرژی برای در اختیار گرفتن آن بکوشیم و دوباره در انتظار و آرامش بنشینیم.
موفقیت در زندگی، نه با آرامش مطلق به دست می آید نه با کوشش جانفرسا. موفقیت ترکیب مناسبی از این دو است. شما چه هستید؟ کشاورز؟ شکارچی؟ یا ماهیگیر؟